سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و مرثیۀ حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در کوفه

شاعر : جعفر عباسی
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع لن
قالب شعر : مثنوی

موج صدا دریایی از شور و تلاطم بود            موجی که پیش او حضور صخره‌ها گم بود

با پُتک فـریادش دل دیوار‌ها می‌ریخت            از هیبت او زَهـرۀ دربـار‌ها می‌ریخت


هر چند دست این صدا در پای زنجیر است            برق صدا بُرّنده‌تر از رعد شمشیر است

این آخرین تیر است از چله رها می‌کرد            بُرد صدای زن جهان را بی‌صدا می‌کرد

آری زنی در جـمع نامـردی به تـنهایی            شد حاصلِ جـمعِ شگـفـتی و شکـیـبایی

با منطقی چون خطبه‌های حیدری، مُتقَن            مردانگی‌ها را به چالش می‌کشید این زن

تیغ صدا را بر سرِ تزویر و زر می‌زد            آن‌ گونه که نبـض خـلیـفه تـندتر می‌زد

تا می‌چـکـد از تـیـغ‌ها خـون گـرامی‌ها            بـاید بـلـرزد پـایـه‌هـای کـاخ شـامـی‌ ها

من خواهر اویم که می‌فـرمود بی‌پـروا            شـمـشیـرهای تـشـنه دریـابـید خـونم را

هر قـدر راز کـربـلا پـوشـیـدنی‌تـر شد            «کرب»و«بلا» در دیدگانم دیدنی‌تر شد

ای شامِ عشرت! شهرِ در شک‌ها فرو رفته            دلخوش به اسلامی سراسر رنگ و رو رفته

ای چشم‌های کور! ما عین‌الیقین هستیم            ما آیـه‌های محـکـم حـبـل‌المـتـین هستیم

بین سفیدی و سیاهی، رنگ نیرنگ است            پیراهن ایمانـتان خاکستری رنگ است

خوش پیش چشم دِرهم و دینار رقصیدید            سرمـست دنـیا از می تـزویر نـوشیـدید

چشم و چراغ راهتان تنها هوس‌ها بود            پیـشـانی پُـر پـیـنهٔ شـمر و شـبث‌ها بود

این آخرین تیر است از چله رها می‌کرد            بُرد صدای زن، جهان را بی‌صدا می‌کرد

عشق عـلی و وادی بی‌معـرفت! هرگز            دنـیا به کـام تـشـنـگان آخـرت! هـرگـز

تا قرنِ غیبت پیش خواهد رفت پای ما            تسخـیر خواهد کرد عـالم را صدای ما

سمت هـدایت می‌رود کـشتی عـاشـورا            با موج «بسم اللّٰه مَجـرا‌ها و مُـرساها»

نقد و بررسی